البته سه دختر به آن پسر حمله کردند. من نمی گویم خستگی ناپذیر. دخترها خیلی فعال تر از او هستند! آنها خوب به نظر می رسند. نمی توانستم چشم از صورتشان بردارم. آنها خیلی زیبا هستند!
بیایید خواسته ها را ترکیب کنیم)
هر دختری به افرادی نیاز دارد که زیبایی او را تحسین کنند، مانند یک عوضی به او نگاه کنند، از جذابیت های او استفاده کنند. اما خروپف کردن در کنار او یا کتک زدن کلوچه توهین به زنانگی اوست. بنابراین او گرفتار سیاه پوستی با فالوس بزرگ شد. اول اینکه به دوست پسرش که به او بی احترامی کرده پاسخ دهد، و دوم اینکه اجازه دهد پسر دیگر با بیدمشک او رفتار کند. شما فکر می کنید آنها متاسفند که پاهای خود را باز کرده اند؟ ها، دختران به تنوع نیاز دارند - و بی حوصلگی آنها را پیر می کند. جوانی برای آنها مهم ترین چیز است!
درست مثل ماهی قرمزی که ماهیگیران با تور به ساحل کشیده اند. او از کجا می دانست که آنها چه آرزویی داشتند، که او بلوند می شد. با این حال، او همچنین باید آرزوی دوم خود را محقق می کرد - اجازه دادن به آنها در تمام شکاف هایش. من فکر می کنم او به آرزوی سوم خود نیز خواهد رسید - مکیدن ماشین! بنابراین اکنون او باید کمی بیشتر از پدربزرگ افسانه در خشکی بماند. چون انگار دوست داره مکیدن و قورت دادن رو هم دوست داشته باشه!
او چه برادری است، او یک حیله گر است، خواهرش را به زیبایی تحریک کرده و او را در واژن خود به پایان رسانده است تا شما فقط به آن نگاه کنید.
ویدیو های مرتبط
من یک دختر در الاغ می خواهم.